مسلمانان جهان از هیچ مذهبی در دو رکعت بودن نماز صبح و یا چهار رکعت بودن نماز ظهر یا وجوب تکبیر، قرائت سورهی حمد و یک رکوع و دو سجده داشتن هر رکعت از نماز و یا هم چنین در هفت دور بودن طواف، یا هفت دور بودن سعی بین صفا و مروه و آغاز از صفا و ختم به مروه، یا وقوف در منی و عرفات و بسیاری دیگر از احکام عبادی اسلام هیچ اختلاف نظری ندارند، در حالی که هیچ کدام از آنها در قرآن کریم تشریح نشده است. بلکه مسلمانان با نشاخت خدا و رسول (ص) به قرآن ایمان آوردند و با ایمان به قرآن فرمان وحی مبنی بر اطاعت از رسول را گردن نهادند و از ایشان پرسیدند که چه باید کرد و چگونه؟ و فروع را بر اساس اصول بیان شده قبول کردند. پس چطور راجع به مسئلهی ولایت و امامت گه اصل آن و رسم آن (نه اسم آن) در قرآن مطرح شده است، به حضرت رسول (ص) رجوع نکرده و به جایش به دنبال کلمهی «علی» در قرآن میگردند؟!
با این همه خداوند متعال حجت را بر همهی مسلمانان تمام کرده است که راه بهانه و شبههای باقی نماند. چرا که شیعیان معتقدند که حضرت علی (ع) امام اول است و او باید خلیفه میشد و در هر حال از او تبعیت میکنند. اهل سنت نیز معتقدند او خلیفهی چهارم است. لذا باید از او تبعیت کنند و چون خلیفهای پس از او نیامده است، باید بر تبعیت او باقی بمانند. پس دیگر جای هیچ اختلافی باقی نمیماند و وحدت حاصل میشود [مگر از ناحیهی عوام جاهل، یا خواص مغرض].
در کدام منبع دینی یا کتاب فقهی اهل سنت به آنها اجازه داده شده که از میان چهار خلیفه، فقط از دومی اطاعت کنند و یا با چهارمی لج کنند؟! بلکه به آنها دستور داده شده است که با خلیفهی وقت بیعت کنند. لذا اگر اهل سنت هستند، باید با علی (ع) بیعت کنند و چون خلیفهای پس از او نیامد، در بیعت او باقی بمانند.
هم چنین بر اساس منابع معتبر خود باید باور و قبول کنند که ایشان از جانب خداوند متعال به ولایت و امامت منصوب شده و از ناحیهی رسول خدا (ص) به مردم معرفی شده است.
پس، معلوم میشود که علت اختلافات، عدم ذکر مستقیم نام آن حضرت در آیات قرآن کریم نیست و اگر ذکر میشد نیز هیچ تفاوتی نمیکرد.
همانگونه که خداوند متعال در قرآن کریم امر به اقامهی نماز کرد و آموختن چگونگی آن را مبتنی بر تبعیت از حضرت رسول اکرم (ص) نمود، همانطور در خصوص ولایت، امامت و ضرورت تبعیت و اطاعت از ولیامر و امام نیز آیات متعددی را نازل نمود و آموزش چند و چون و چگونگی و مصداق آن را به تبعیت و اطاعت از حضرت رسول اعظم (ص) واگذاشت. مگر آنان که بیعت خود با رسول خدا (ص) و به امر ایشان با حضرت علی علیهالسلام در غدیر خم را شکستند، علت را عدم ذکر نام ایشان در قرآن کریم بیان نمودند؟! یا مگر به حضرت رسول (ص) اعتراض کردند که پس چرا نام کسی که او را به ولایت و امامت معرفی مینمایید، در قرآن کریم نیامده است؟ پس، علت اختلاف، عدم ذکر نام در قرآن نبوده و نیست، بلکه همیشه جریانات سیاسی بوده است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کتاب شهید عباس افشار
کتاب زندگی نامه شهید عباس افشار
نقش ستون پنجم در عملیات کربلای 4
نقش آمریکا در لو رفتن عملیات کربلای 4
عملیات کربلای4
مبانی عربی دانشگاهی
قسمتی از کتاب (7) بستان (قسمت چهارم)
قسمتی از کتاب (7) بستان (قسمت سوم)
قسمتی از کتاب (7) بستان (قسمت دوم)
قسمتی از کتاب (7) بستان (قسمت اول)
احتکار
تبلیغات شورای دانش آموزی
این خاک گهربار که ایران شده نامش
خاطرات همفر
[همه عناوین(403)][عناوین آرشیوشده]